رمان درنده ولارینال(جلد سوم فرزندان آتش)
نویسنده:mahya1993
ژانر:ترسناک
خلاصه: اضطرابش را با نفس عمیقی فرونشاند و به چشمهایی که به او زل زده بودند خیره ماند . چشمانی سرخ که تا چند لحظه پیش آبی اقیانوسی بود … درک مسائلی که پیش آمده بود اکنون آسانتر می نمود … گویا به آسانی دریافته بود رازی که این همه سال از او مخفی مانده بود چیست ؟ حالا می فهمید که چرا عمویش اصرار داشت بیش از یک سال در هیچ شهری توقف نکنند … حالا می فهمید چرا یک عمر خواندن کتاب های خیالی را برایش ممنوع کرده بود ؟ شاید چیزی به نام خیال وجود نداشت هرچه بود حقیقتی بود که عمویش از او مخفی نگه می داشت …
رمان کریشنا(جلد دوم فرزندان آتش)
رمان چشمان سرخابی(جلد اول سه گانه فرزندان آتش)
درباره این سایت